آغازین
ناگزیرِ بودنیم تا روزی که بانگ رحیل رسد و زنده به رسم زندگی مایحتاجی دارد که یکی از آنها- دستکم مرا- نوشتن است. چونان دیوانهای که ازدارالمجانین به رضایت شخصی و نه توصیهی طبیب ترخیص شده باشد، در روزگاری که کمتر کسی به این رسانه روی میآورد، پس از سالها به اینجا بازگشتم. شرِّ مجانینِ پر آزار دنیاهای مجازی دیگر، سبب شد عطای دیدار دلنشین طبیبان، پرستاران و حبیبان آن دارالمجانین را -با حسرت و اندوه اما دلخوش به نوشیدن جرعهای آرامش - به لقایشان بخشیده و با دلی که هماره تنگ آنان خواهد ماند، در این میانهی امنتر، ساکن شوم.
اقتضای این کوچه از مجازآباد و انتخاب من، روی آوردن به لحنی و کلامی متفاوت در نگارش است وگرنه همانم که بودم.
روز پانزدهم اردیبهشت ترجمهی اولیس را که مدتی در مرحلهی ویراست پایانی متوقف مانده بود، از این طریق منتشر خواهم کرد و پیش و پس آن زمان، هرگاه مجالی و فرصتی دست دهد، قلم رنجه میکنم به سیاه مشقهایی که اگر به کار کسی نیاید، اقلِ ممکن، برای نگارنده تسکینی باشد و تمرینی هم.
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم، دگر ایشان دانند
اقتضای این کوچه از مجازآباد و انتخاب من، روی آوردن به لحنی و کلامی متفاوت در نگارش است وگرنه همانم که بودم.
روز پانزدهم اردیبهشت ترجمهی اولیس را که مدتی در مرحلهی ویراست پایانی متوقف مانده بود، از این طریق منتشر خواهم کرد و پیش و پس آن زمان، هرگاه مجالی و فرصتی دست دهد، قلم رنجه میکنم به سیاه مشقهایی که اگر به کار کسی نیاید، اقلِ ممکن، برای نگارنده تسکینی باشد و تمرینی هم.
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم، دگر ایشان دانند
❤
ReplyDelete❤❤❤
Deleteسلام رفیق جان
ReplyDeleteدل مارو که با خداحافظیت شکستی کاش یک کانال تلگرام هم درست میکردی که مخاطبین بیشتری شانس مطالعه نوشته هات رو داشته باشن
سلام
Deleteخیلی ارادت دارم.شرمندهم میکنی رفیق جان.
راستش کانال تلگرام را چون فقط امکان ارتباط یکطرفه فراهم میکنه و راهی برای گرفتن کامنت و نظرات نیست نمیپسندم
اونجا کامنت دادم پستتون پاک شده بود
ReplyDeleteارادتمندم
Delete